رمان ملینا+قسمت3 - راز شب
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس شیفته دانش گردد، به خویشتن نیکی کرده است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :4
بازدید دیروز :2
کل بازدید :5344
تعداد کل یاداشته ها : 11
103/9/4
12:29 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
eli[1]

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
آذر 94[5]

فهمیدم که پریسا  اومده

رفتم استقبالش.

من.پری جون کجا بودی؟

پریی.کتابخونه بودم چند تا کتاب خریدم

من.چه کتابی

پری.گفتم چند روز تعطیلیم رفتم چند تا رمان خریدم

من.آخ جون ،حالا چه رمانی هست بده ببینم

_نایلونی که کتاب توش بود  رو  ازش گرفتم

رفتم رو مبل نشستم

اسمه یکی از رمان ها الهه شرقی بود

من.عه  الهه شرقی رو خریدی.قبلا خوندم وای پری آخرش بدجور اشکمو در آورد

_پری هم اومد کنارم رو مبل نشست

پری.چرا.آخرش چی میشه.من خلاصشو خوندم

در مورد یه پسره مسیحی هست که عاشق یه دختر مسلمون میشه به خاطر عشق به دختره مسلمون میشه.

من.آره ولی آخرش که همه چی درست میشه و قراره  با هم ازدواج کنن 

پسره تصادف میکنه  و میمیره . و دختره هم دق میکنه  و میمیره

پری.وای چه حیف

من.آره این همه بدبختی میکشن که  به هم برسن ولی آخرش پسره میمیره

پری.ولی من دوست دارم توی یه رمان اگه اولش خوب و خوشه آخرشو به آدم کوفت نکنن

گفتم آره مثلا  من چند تا رمان دیگه هم خوندم به اسم رکسانا و یلدا که دختراش میمیرن.واقعا با نظرت موافقم

وقتی دو نفر عاشق هم هستن و همه چی محیا شده که به هم برسندیگه نباید آخرشو خراب کنند که

پری.رمانی هم که اولش غم انگیزه آخرشو  باید شاد تموم کنن.

یا وقتی اولش شاده آخرشم باید شاد تموم شه

من.آره موافقم

بیا پری بریم نهار بخوریم من که از گشنگی دارم میمیرم

پری خندید

پری.ای دختر شکمو باشه بریم

_با هم رفتیم تو آشپزخونه

پری.اوم چه بوی خوشمزه ای میاد

آخ جوون ماکارونی_من و پریسا خیلی ماکارونی دوست داریم.

رفتیم  با هم خوردیم نهار رو بعد پری گفت تو پختی من ظرفارو میشورم منم گفتم باشه بشور

 

فردا...........

من و پریسا میخواستیم بریم سینما،واسه همین  من رفتم اتاقم 

در کمدمو باز کردم 

یه مانتو کرمی و با شلوار مشکی و با یه  شال مشکی کرمی با کیف کرمی مشکی و برداشتم .لباسامو پوشیدم و کفش کرمی پاشنه 5 سانتیمو هم پام کردم

بعد چادرمو گذاشتم موبایلمو گذاشتم تو کیفم .نیاز به آرایش نداشتم خدا دادی خوشگل بودم(چقد از خودم تعریف میکنم خخ)

اوه لالا

پری رو ببین چه تیپی زده

من.ببخشید خانم شما دوست میمون منو ندیدید؟

_پری جیغ کشید

پری.میمون خودتی

من.باشه بابا پرنسس خانم.چه تیپی هم زدی 

مطمئنم تا پاتو بزاری بیرون همه پسرا حمله ور میشن به سمتمون

پری خندید و گفت گمشو.

منم  خندیدم

_پری یه شال قرمز و مانتو کوتاه سفید با جین لوله ای مشکی با کفش پاشنه بلند سفید پوشیده بود.

خیلی خوشگل  هم آرایش کرده بود ولی آرایشش غلیظ نبود

خلاصه رفتیم پارکینگ سوار ماشین لامبرگینی پریسا شدیم.رفتیم  سینما ،وقتی دم سینما رسیدیم  دیدم اوه همه جف جف اومدن دختر و پسر  اومدن سینما

به شوخی به پریسا گفتم

پری عرضه نداریم مخ یه پسرو بزنیم بعد دستشو بگیریم بیایم سینما.

پری هم با خنده گفت

آره والا ببین اون دختره  رو از تو ایکبیری تره  تونسته مخ اون پسره خوشتیپه رو بزنه

_خودمو دلخور نشون دادم

من.خیلی ممنون از تعریفت واقعا

پری گفت ناراحت شدی

من.نه نشدم

پری.معلومه.اومد طرفم ولی من دره ماشینو باز کردم  از ماشین اومدم بیرون

پری میخواست بیاد دنبالم ولی جای خوبی نبود 

واسه پارک کردن.رفت یه جای خوب پارک کرد ماشین رو

_از دستش ناراحت نبودم میدونستم شوخی میکنه

ما همش با هم شوخی میکردیم  از ته قلبمون نبود.دوستای صمیمی بودیم

ولی میخواستم این طوری کمی اذیتش کنم خخ

یه دفعه کسی از پشت بغلم کرد

یه لحظه قلبم ایستاد خشکم زد

که پری گفت نترس بابا منم

من.مرده شورتو ببرن نگفتی  سکته میکنم؟بی عشق میشی

پری.ببخشید فکر کردم میدونی منم

بعدش میدونی حرفام از شوخیه چرا ناراحت شدی؟

بابا همه میدونن تو از منم خوشگل تری

_اول ناز کردم

ولی بعد گفتم باشه اشکال نداره ولی دفعه دیگه همچین چیزی نمیگی

پری.باشه مگس خوشگلم

من.پررررررررری

پری.جانه پری

من.دیوونه.خر شرک

پری.گربه شرک

خلاصه کلا داشتیم به هم عناوین خوشگل میدادیم

رفتیم بلیط خریدیم .بعد پری رفت پف  و چیپس خرید بعد رفتیم تو سینما رو صندلی ها نشستیم

_وای چه فیلم خنده داری بود

بعضی وقتا اینقد صحنه خنده دار بود نمیتونستیم خودمونو نگه داریم

بلند میخندیدیم

بعد مردم بهمون چپ چپ نگاه میکردن

وقتی فیلم تموم شد اومدیم بیرون

پری گفت چه فیلم باحالی بود

من.آره خیلی فیلم محشری بود

پری.حالا که بیرونیم و بیکار  بیا بریم خریدکنیم

من.باشه بریم

قسمت 4 بزودی.....